در مدح حضرت امام حسین (علیه السلام)
به قصد گدایی به کویت نشستم
فنا میشوم گر ز کویت برانی
تو را خارجی خواند عدو غافل از این
که اشرفترین خلق خلاق جانی
تو بر دشمنت هم کرم مینمایی
شکوفا ز رویت گل مهربانی
ز حر پشیمان چه اسان گذشتی
که او را ز دام تباهی رهانی
تو اندازه قهر و لطف خدایی
تو در روز محشر شفیع و امانی
تو ذریه اطهر مصطفایی
تو مرآت سبحان تو حق را نشانی
حریم شریفت سرای محبت
تجلی گه رحمت آسمانی
به مجنون زند طعنه عشقت که ما را
به صحرای کرببلایت کشانی
به یوم نشورم همین بس که اقا
مرا نوکر نوکرانت بدانی
برای گلی چون تو سهل است و ممکن
چو خواری مرا در کنارت نشانی
در اندیشه پاک هر با خدایی
هم او را به اوج سعادت رسانی
شاعر : حسنعلی بالایی
منبع : کانال اشعار حسنعلی بالایی
+ نوشته شده در شنبه هفدهم آذر ۱۳۹۷ ساعت 22:37 توسط شهرت گوزلی و رحیم حسینی نژاد
|
نوحه واشعاری درموردشهدا و اسرای کربلا